مولای من دریا هرچه باشد دریاست و برای دریایی شدن میبایست فنون دریانوردی راآموخت
وگرنه در این دریای متلاطم با این موجهای سهمگینش که کوهها را جابه جا می کند معلوم نیست
که این قطره از کدامین مرداب سر در خواهد آورد، مگر اینکه بخواهد سوار بر کشتی وقایقی گردد
تا او را به ساحل نجات رهنمون سازد واصلا شاید عاقلانه نباشد اگر کسی بخواهد فرض کند که
بدون کشتی هم می شود به ساحل نجات رسید؛ چرا که هرآنکه چشم و گوشش را بگشاید،
غرش مستانه این موجها را خواهد دید وبا کمی تامل خواهد فهمید که
میباست قایقی لااقل مهیا ساخت مگر آنکه خدای ناکرده...
فرمود : نحن سفینه النجاه ولکن سفینه جدی الحسین اسرع
( ما اهل بیت همگی کشتی های نجات هستیم ولی کشتی جدمان حسین (علیه السلام) سریع تر است)