مولای من پر واضح است که هیچگاه مولا از حال نوکرانش غافل نخواهد شد،
حال چه رسد مولای کریمی همچون شما؛که تمام اولیا وانبیا آرزوی دیدار شما را داشته اند.
ولی این دل سرکش و این سر سودایی ست و ترس آن دارم که مرا غرق کنند ومن هم که آیین شنا کردن را
هنوز خوب نیاموخته ام. مولا جان آرزوهایم بلند است چون دربلندای محضر همچون شمایی
خود را احساس می کنم و هر بلندی درمحضربلندای کرامتتان کوتاه می نمایاندپس به خود خواهم گفت:
هرچه دل تنگت می خواهد بگو ولی در جوابش اینگونه می شنوم
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
ولی باز خطابش کردم و گفتم:
گر دراین دریا در آیی سوی ما گرچه خوش باشی ولی خوشتر شوی
لذا قصد کردم تا احرام عنایت کریم را بر تن کنم و بر گرد حرم امن شما طواف نمایم خطاب آمد:
مراقب باش که بی سعی در صفا و مروه طواف مقبولش نخواهد شد.
فرمود : انّا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم