سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بعد ازهرسیاهی شب سپیده صبح وجود دارد، بعد از هر انتظار لحظه دیداری وجود دارد، پس تاروزدیدار.

روز دیدار روز مرگ است؛ روزی که در یک‏قدمی ما می‏باشد، اماچشم ما کوتاه‏تر از یک‏قدم را می‏بیند.

به‏راستی هیچ احساس کرده اید که خسته شده‏اید، اما من به همان خدایی که بر ما خدایی می‏کند نای حرف زدن ندارم، من معتقد هستم که زندگی بدون انتظار هیچ لذتی ندارد و یک زندگی عبس می باشد اما به‏راستی انتظار خیلی سخت است آن هم انتظاری که پایانش معلوم نیست.

آه ای خدای من پناهم می‏دهی! گناهانم چه می‏شود، به کجا می‏روند، خدایا در دلم تو را می‏بینم نمی‏دانم حسم را چگونه بیان کنم. خدایا کمکم کن! به همان لطفت قسم!

مطلب بالا ادامه مطلب پایین می باشد

ادامه دارد


نوشته شده در  سه شنبه 87/12/6ساعت  12:41 صبح  توسط محمد تقی فضلی 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تابه تهمت و روغن معصیّت
حرف‏های تکان دهنده حاج ناصر در حضور حاج کاظم
حیدر ولی با نام دیگر بود عباس
ختم واقعه
آخر دنیا
اثر یک خاطره
دلستانه
[عناوین آرشیوشده]